رضا نجفی
به سراغ ن میروی؟ تازیانه را فراموش مكن!»1 ؛ معروفترین كلام نیچه دربارة ن، و اصولاً معروفترین كلام او را، این گفته میدانند، گفتهای كه نه كلامی فلسفی است و به گمان من نه دربردارندة حقیقتی روانشناختی. اما عمیقترین و زیباترین كلامی كه من دربارة ن شنیدهام باز از آن نیچه است، آنجا كه در آغاز فراسوی نیك و بد میپرسد:اگر حقیقت زن باشدچه؟» و نیز آنجا كه فلاسفه را به عشاق بیدست و پایی تشبیه میكند كه از ن هیچ نمیدانند اما عاشقاند.اما از این كه بگذریم، میباید اذعان كنیم كه آنچه نیچه دربارة ن میگوید ربطی به فلسفه ندارد و حتی درستی یا نادرستی آن از دیدگاه روانشناختی نیز جای بحث و گفت و گو دارد، گویی خود نیچه نیز مشمول همان تمثیل خود دربارة فلاسفه است یا به قول برتراندراسل، سرایندة چنین گفت زرتشت از زمرة كسانی شمرده میشود كه خودشان تازیانه را دودستی تقدیم ن میكنند!
دَسِم بِرَسِی وَ چَرخِ گَردون تاگَر بِزانِم این چیست و اون چون
كه ,ن ,نیچه ,دربارة ,به ,نیز ,نیچه دربارة ,آنجا كه ,معروفترین كلام ,دربارة ن ,تازیانه را
درباره این سایت